گردش بی تردید زمین را میبینم
و عبور فصول را در مدار طبیعت
وعبور تمدن از چراغ قرمز را
و عابران پیاده به سمت بازار تغافل
برای خریدن دارو ...
صدای تخریب کوچه باغ را میشنوی ؟
و پیچکی که از تاور میرود بالا ..
مهندس می گوید :
چه صحنه زیبایی !..
از جنگل صدای تبر می آید
گورکن می گوید :
جاده ای میکشند به سمت گورستان ...
و من میبینم..
عبور ابرهای مسافر
از خواهش نگاه کشاورز
از فراز سراب
و سکوت کویر ..
و من خوب میشنوم
صدای رویش گیاهی را
که قناعت دارد ...
و هواپیمایی می گذرد
و ابرها را میشکند ..
و خط می اندازد بر صورت آسمان ...
و من تولد ستارگان را
در بستر تاریک شبها جشن می گیرم ..
و خوب میدانم
که ظلمات
آبستن نورند ...
سلام
نوشته های زیباییه
موفق باشی
به منم سر بزن
منتظرتم
یا علی
این اشعار مال کیه؟؟
پاسخ :
ممنون از توجهتون
گاهنوشته های خودمه تا به چه کار آید و چه در نظر افتد
کاش وقتی زندگی فرصت دهد گاهی از پروانه ها یادی کنیم کاش بخشی از زمان خویش را وقت قسمت کردن شادی کنیم کاش وقتی آسمان بارانی ست از زلال چشمهایش تر شویم وقت پائیز از هجوم دست باد کاش مثل پونه ها پرپر شویم
تو به من فرصت یک لحظه تبسم دادی
یاد من می ماند ..
که از این پنجره ما را خواندی
به صدای باران ..
چشمه ات جاری باد ...
سلام احسان عزیز
سال نو رو باز هم به شمای عزیز جان تبریک می گم .
مثل همیشه زیبا و محکم نوشتی .
حظ فراوانی از این دست نوشته ات بردم .
در پناه خداوند متعال همیشه سالم و سلامت باشی.
سلام عابد جان
سال نو شما هم مبارک
و ممنون از لطفت
عبور ابرهای مسافر !
قشنگ بود.
ممنون از لطفتون مهدی جان
انسان پدیده ای غریب است به فتح هیمالیا میرود.به کشف اقیانوس دست میازد.به ماه و مریخ سفر می کند.تنها یک سرزمین است که هرگز تلاش نمی کندان را کشف کند و ان دنیای درونی وجود خود است.
تبریک میگم به تو که این سفرو شروع کردی
جاوید باشی.....
پویا جان خیلی خوشحالم کردی اومدی
هنوز «سکوت سرشار از ناگفته هاست» رو به یاد خاطرات
خوب گذشته گوش میکنم ...
به امید تکرار خاطرات خوب ..
پرسیدم از سرشک ، که سرچشمه ات کجاست ؟
نالید و گفت : سر ز کجا ز چشمه از کجاست ؟
لبخند لب ندیده ی قلبم که پیش عشق
هر وقت دم زخنده زدم ، گفت : نابجاست
سلام مرسی از اینکه بهم سر زدی
در ضمن وبلاگ جالبی داری باز هم بهتون سر می زنم
ممنون از محبتت تارا جان
و خوب می دانم
که ظلمات
آبستن نورند...
بسیار زیبا بود...ممنون از اینکه سر زدی...شعرهات احساس زیبایی دارن.خیلی لذت بردم.
سلام آقا احسان
حسب الامر حضرتعالی که امر به بازدید نموده بودید اومدیم.
خیلی عذر میخوام که بی مقدمه میگم: وبلاگ سردی داری. یکم تغییرات تو حال و هوای وبلاگ شاید بد نباشه.
به امید روزهای خوب و خوش برای حضرتعالی